فائزه عیمرادی “متولد ۴ اسفند ۱۳۷۰” نقاش با تکنیک سوخته نگاری و موزیسین و فارغ التحصیل رشته معماری است.
از هفت سالگی و در شروع دوران تحصیل علاقه و استعداد ویژه ای در هنر نشان داد و موفقیت هایی در رشته های نقاشی و خوشنویسی در کانون هنر کودک و نوجوان داشت. در رشته ریاضی-فیزیک تحصیل کرد و در دانشگاه رشته معماری را دنبال نمود. از دوازده سالگی به صورت حرفه ای در رشته تکواندو فعالیت خود را آغاز کرد و تا سطح مسابقات استانی و مربیگری پیش رفت؛ تجربه ای که روحیه ی انضباط، تمرکز و پایداری را در مسیر هنری او تقویت کرد.
فعالیت حرفه ای علیمرادی در حوزه ی سوخته نگاری از سال ۹۱ آغاز شد. از همان سال، به دلیل عشق و علاقه ی عمیقی که به موسیقی داشت “که در حقیقت نخستین دلبستگی هنری او بود” وارد دنیای موسیقی شد و همین عشق، الهام بخش شکل گیری مسیر تخصصی اش در سوخته نگاری بر روی سازهای موسیقی گردید.
پس از حدود سه سال تجربه ی خودآموز، در سال ۹۳ برای دریافت مدرک بین المللی فنی و حرفه ای در رشته ی سوخته نگاری چوب و نی اقدام کرد و طی این دوره، به واسطه ی کیفیت تکنیک اجرا و خلاقیت آثارش، توسط سازمان فنی و حرفه ای استان مرکزی در شهر اراک به شرکت در اولین نمایشگاه مشترک صنایع دستی دعوت شد. پس از آن، در نمایشگاه های تخصصی صنایع دستی استان مرکزی به صورت انفرادی حضور یافت و در سه نمایشگاه استانی شرکت کرد؛ موفق شد حدود هفتاد درصد از تابلو های خود را که شامل اولین تابلوی سوخته نگاری او هم بود به فروش برساند.
در سال ۹۴، موفق به دریافت کارت صنعتگر از سازمان صنایع دستی و میراث فرهنگی شد و فعالیت آموزشی خود را در “کانون فرهنگی بانوان” آغاز کرد. پس از آن در موسسه فرهنگی هنری “تجلی صُنع خیال” به آموزش سوخته نگاری مشغول شد. در همین دوران، به طور تخصصی به خلق آثار روی ساز نی پرداخت و پس از مهاجرت به تهران در سال ۹۵، فعالیت حرفه ای خود را این بار با تمرکز بر سوخته نگاری آلات موسیقی گسترش داد. وی تا کنون بیش از ۷۰۰ ساز مختلف از سازندگان برجسته ایرانی را با نقوش ایرانی و نقوش سنتی با هنر سوخته نگاری آراسته و به علاقه مندان ارایه کرده است.
فائزه علیمرادی برای نخستین بار در ایران، سوخته نگاری تخصصی روی ساز تمبک را با طراحی هندسی منحصر به فرد اجرا کرد که متناسب با فرم بدنه ساز و با بهره گیری از نقوش اصیل ایرانی، هارمونی بصری و ساختار ویژه ای را پدید آورد. این اثر با طرح هایی بسیار ریز و منظم، الهام گرفته از فرم های معماری ایرانی و با دقت و ظرافت بالا روی یکی از ساز های ساخته شده به دست یکی از برجسته ترین سازگران ایران اجرا شد و نقطه عطفی در مسیر تلفیق هنر سوخته نگاری و موسیقی در آثار او به شمار می آید.
او همچنین برای نخستین بار در ایران به عنوان عضوی از گروه آموزشی هنر در خانه استاد حسین بهزاد “نقاش و نگار مطرح ایرانی” ، کارگاه های آموزشی سوخته نگاری بر روی ساز نی را در تهران برگزار کرد. او در حال حاضر، آموزش های خود را به صورت حضوری و آنلاین ارایه می دهد و برای بهره مندی علاقه مندان در سراسر ایران، در حال تولید پکیج های آموزشی کامل و با کیفیت مناسب در شاخه های مختلف رشته سوخته نگاری است.
آثار فائزه علیمرادی برآمده از تامل در پیوند میان انسان، طبیعت و تاریخ است. تلاشی برای بازخوانی آگاهی انسانی در سیر پدیده ها از خلال رمزگشایی طبیعت و عناصر شعورمند آن.
او در روند آفرینش هنری، طبیعت را نه صرفا ابزاری برای خلق، که موجودی زنده و اندیشمند می بیند و تجلی آگاهی والای انسانی را در مشاهده گری می کاود.
در جهان او آتش، جوهر زایش و روشنی بخش درون است و درخت، حافظه ای زنده از زمان و مکان.
علیمرادی با ارادتی ژرف به هنر های سنتی ایران و جهان “که در ذات خود با مفاهیم اصالت و تقدس در آمیخته اند” ، از روح آیینی آن ها الهام می گیرد تا میان گذشته و اکنون، پلی از معنا بسازد.
در آثار او، هنر فراتر از نمایش زیبایی، به رسانه ای برای شهود بدل می شود؛ چرا که باور دارد تنها ثروت حقیقی انسان آگاهی است و هنر یکی از اصیل ترین ابزار های گسترش، انتقال و ماندگاری آگاهی است.
فائزه علیمرادی از همان سال های نوجوانی، شور درونی و علاقه اش به دنیای موسیقی را کشف کرده بود و تمام رویای او مملو از موسیقی بود.
با این حال، به دلیل سطح تحصیلات خانواده، در فضایی رشد یافت که اولویت خانواده تاکید بر تحصیل و مسیر های سنتی موفقیت بود و پدرش با ورود او به دنیای موسیقی و هنر مخالفتی جدی داشت.
اما همین مخالفت، سرآغاز مسیر جدیدی شد که او با استقلال کامل آغاز کرد؛ چرا که در نبود هرگونه حمایت مالی از سوی خانواده، تصمیم گرفت به تنهایی و با تکیه بر عشق و اراده، راه خود را در هنر باز کند.
از همان ابتدا، یادگیری مستقل و خودآموز برای او نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی برای بقا و پیشرفت بود. ضرورتی که مایه ی حیات او بود و بعد ها به بخشی از فلسفه ی زیستی و هنری اش بدل شد.
سال ۹۰ دریافت هدیه ای ساده “هارمونیکا”نقطه ی آغاز این مسیر بود. بی آن که هیچ گونه پیش زمینه ای در نوازندگی داشته باشد، با گوش دادن به قطعات سازدهنی، به صورت شنیداری نخستین نت ها را روی ساز پیدا می کرد و در زمانی کوتاه، سازدهنی را به شیوه ی خودآموخته فرا گرفت.
پس از آن با مطالعه ی تئوری موسیقی و تمرین های مستمر روزانه، دنیای موسیقی برایش به جهانی زنده و بی پایان بدل شد.
در سال ۹۲ مجددا با دریافت هدیه ای که این بار ساز تنبور بود، برای اولین بار به عالم نوای تنبور وارد شد؛ سازی که در نهایت بدل به همراه درونی و معنوی او شد.
در آغاز، با مشاهده ی مستقیم از اجراهای دراویشی که بعضا در مجالس آن ها حضور می یافت و گوش دادن به این قطعات، تمرین و تجربه را به تنهایی پیش برد و در طی زمان، این علاقه به جست و جویی عمیق در روح و ریشه های موسیقی ایرانی انجامید.
مدتی بعد با شرکت در آزمون گروه نوازی تنبور به سرپرستی استاد فرشید کاکاوند، به عنوان عضوی از گروه ” تنبور نوازان طرز” پذیرفته شد و مدتی با این گروه همراهی کرد.
او بعد ها از آموزش و راهنمایی اساتید فرشید کاکاوند، مهرداد ملکی و استاد کیخسرو پورناظری بهره برد و در کنار ایشان، به وجوه مختلف معنایی و موسیقایی نزدیک تر شد.
مجددا در سال ۹۴ بود که یک ساز تار به دست او رسید و وارد زندگی موسیقایی او شد؛ سازی که روح ایرانی آن را با عشق نواخت و آثار زنده نام جلیل شهناز الهام بخش مسیر یادگیری اش در این ساز گردید.
به دلیل شرایط و مشغله ی کاری و بحران هایی که از سر گذراند، در طی تمام سال های نوازندگی به طور جسته و گریخته و در مقاطع زمانی کوتاهی توانست از اساتید موسیقی بهره مند شود.
فائزه علیمرادی نزد اساتید “محسن نفر”، ” قاسم رحیم زاده” و ” طینوش بهرامی” در مقاطع زمانی کوتاهی بهره برد.
او امروز در کنار فعالیت های هنری خود در نقاشی، به آموزش نوازندگی ساز تنبور نیز مشغول است و همچنان در مسیر بی پایان جستجوی ژرفای نغمه ها، مینوازد، می آموزد و می کوشد…